سفارش تبلیغ
صبا ویژن



























بچه مسلمون

باز باران با ترانه
می خورد بر بام خانه
یادم آرد کربلا را
دشت پر شور و بلا را
گردش یک ظهر غمگین
گرم و خونین
لرزش طفلان نالان
زیر تیغ نیزه ها را
با صدای گریه های کودکانه
وندرین صحرای سوزان
می رود طفلی سه ساله
پر ز ناله ، دلشکسته ، پای خسته
باز باران ...
قطره قطره
میچکد از چوب محمل
آخ باران
کی بباری بر تن عطشان یاران؟
تر کنند از آن گلو را
آخ باران ... آخ باران

 ببار ای بارون ببار ...

پ.ن:یادش به خیر ... اون موقع که تازه افتاده بودیم تو خط ... این مداحی دل پریشونم پریشونم که اربابم نیومد رو گوش میکردم ... اینقد هق هق میکردم که بند نمیومد ... بچه ها فک میکردن چه اتفاقی افتاده ... اما حالا چی؟ ... کو اون گریه ها و دل تنگی ها ؟ ... کو اون پاکی ؟ ... آخ دوس دارم یه سیلی درست و حسابی بخوابونم تو گوش خودم ...
کلیپ بشارت ظهور از آقای کافی  ... در مورد بابای مهربونم مهدی(عج) ... اونجا که میگه آقا سرشون رو میذارن رو سجده و تا صبح گریه میکنن ... دل آدم انگاری میخواد کباب بشه ... ( برای دانلود کلیک کنید )

پ.ن:شب یلدا کشیکم ... آخرین شب یلدا با بچه ها ... دوست جونم گفت بهم تا نباشی ما شب یلدا نمیگیریم ... نشد کشیک رو عوض کنم ... از این رو شب یلدای ما شد فردا با بروبچ ...

پ.ن:و در سه ماه آتی با بخش شیرین و سخت و طاقت فرسای اطفال در زمستان مواجهیم ... و با کشیک هایی دو چندان سخت ! ... خدا به خیر کناد ... خداییش دیگه چیف شدن تو اطفال را حوصله ای نمانده ست مرا ... استعفا نمودیم ...

پ.ن:واژه محال تنها در فرهنگ دیوانگان یافت میشود ... ( ناپلئون ! )

مهمترین پ.ن: التماس دعای فرج

 

 


نوشته شده در دوشنبه 89/9/29ساعت 12:33 صبح توسط دکتر نگو بلا بگو نظرات ( ) |


Design By : Pichak