سفارش تبلیغ
صبا ویژن



























بچه مسلمون

سلام....خوبید بچه ها؟؟...چطورکید؟؟...حال و احوالات به کامه؟؟
بعضی از آیه های قرآن هست که آدم واقعا حسش میکنه راستش خیلی حفظ نیستم ولی مضمون یکی از آیات قرآن عزیز اینه:
گاهی اتفاقی براتون پیش میاد که خوشایند شما نیست ولی ممکنه خدا در اون براتون خیری قرار داده باشه....البته خیلی وقتا آدم نمیگیره چی شد که این بلا سرش اومد ولی گاهی میفهمه چرا....راستش من با پایان نامم این ماجرا رو داشتیم...با یکی از متخصصین عفونی پایان نامه برداشته بودم.....گاهی علائم بالینی سل و نومونی باکتریایی خیلی شبیه هم میشه...قرار بود یه مارکر خاصی رو بین این دو بیماری مقایسه کنیم ببینیم کدوم بیشتره...تا به تشخیصمون کمک کنه...مدتی سرگرم پروپوزالش بودم...این متخصصه هی بهم گیر میداد زودتر کارا رو انجام بده ....منم سعی میکردم سرعتم رو بیشتر کنم...دفعه آخری که باهاش حرف زدم گفت خانم دکتر چرا گیج بازی!!!!! در میاری...اصلا نمیخواد ولش کن...پروپوزال رو میدم به یکی دیگه و گوشی رو قطع کرد!!!!!...آقا منو داری؟...از اونجایی که آدم فوق العاده مقاومی هستم و مشکلات نمیتونن منو از پا در بیارن بغضم گرفت و اشکم سرازیر شد!!!!...از یه طرف شنیده بودم اکثر استادا خودشون با یکی دیگه پایان نامه دارن و من ممکنه کسی رو پیدا نکنم ترسم گرفته بود...از طرفی هم از دست این دکتره شدیدا ناراحت بودم که این همه من وقت گذاشته بودم اون وقت به همین راحتی با من اینجوری صحبت میکنه....به نظرم این اتفاق یک اتفاق بسیار بسیار تلخ و ناگوار بود...مدتی گذشت و من در پی استاد برا پایانامه...تا اینکه بر میخورم به استاد خیلی مهربون....و مهم تر اینکه یکی از طرح هایی که پیشنهاد کرد بهم ....اثر حجامت روی آلرژی بود....خیلی حال کردم وخوشحال شدم از اینکه چه خوب که پایان نامه قبلیم بهم خورد و خدا رو شکر کردم...آخه مدتها تو سرم میگذشت که طرحی بر دارم که برا دینم هم مفید باشم تا بتونم با انگیزه بیشتری کار کنم...خلاصه الان با جون و دل کار میکنم...بر عکس بقیه که میگن پایان نامه کار بیخودیه و وقت آدم تلف میشه...من اصلا همچی حسی ندارم...چون به کارم ایمان دارم و مشتاقم که انجامش بدم....راستی دوستان اگه خواستن میتونم پروپوزالم اگه کامل شد بهشون بدم تا اونا هم بنویسن اونو و انجامش بدن....البته اگه بتونن پیدا کنن دکتری رو که قبول داشته باشه این کار رو!!!!!....خب همین دیگه....این بود من و پایان نامه و خدا...
در پناه آرامش بخشش
امتماس دعا


نوشته شده در چهارشنبه 88/8/27ساعت 3:0 عصر توسط دکتر نگو بلا بگو نظرات ( ) |


Design By : Pichak