لطف خدا به همرهت اي دکتر جوان
سرزنده باد روح تو اي عشق روان
در بخش پوست چون که فتادي شدي پکر
شادان شوي چو بخش تو افتد به کودکان
داني چرا که بخش جوان باب ميل توست؟
چون طينت تو پاک بود همچو نوجوان
آن مهر بي کران که گرفتي ز والدين
سوي ديار مهر تو را مي کند دوان
باشد صفاي جنگل و دريا به ذات تو
ديدم زکوي دشت جواهر تو را نشان
اين را بدان که لطف خدا گشته يار تو
کرده کرم به دست تو درمان مردمان
وان اعتقاد خالص و آن طينت زلال
بخشيده جويبار ز درياي بيکران
دارم نصيحتي که اگر بشنوي ز من
صدها قدم جلو تو بيفتي ز ديگران
اول به مادر و به پدر کن ادب بسي
چون گوهري که قدر بداند ز اصل کان
وانگه نماز اول وقت و دعاي شب
باشد کليد رمز تو در وقت امتحان
التماس دعا