• وبلاگ : بچه مسلمون
  • يادداشت : بسيج فقط يک بهانه بود ...
  • نظرات : 2 خصوصي ، 13 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + شيدا 

    به آرامي آغاز به مردن مي کني

    اگر سفر نکني

    اگر کتابي نخواني

    اگر به آواهاي زندگي گوش نکني

    اگر از خودت قدرداني نکني

    به آرامي آغاز به مردن مي کني

    اگر خودباوري را در خودت بکشي

    اگر نگذاري ديگران به تو کمک کنند

    به آرامي آغاز به مردن مي کني

    اگر بنده ي عادت هاي خود شوي

    اگر هميشه از يک راه تکراري گذر کني

    اگر روزمره گي را کنار نگذاري

    اگر رنگ هاي متفاوت نپوشي

    يا اگر با افراد سرشناس صحبت نکني

    به آرامي آغاز به مردن مي کني

    اگر از شور وحرارت

    از احساسات سرکش

    و از آن چه چشمانت را به درخشش واميدارد

    و ضربان قلبت را تندتر مي کند ، دوري کني

    به آرامي آغاز به مردن مي کني

    اگر براي مطمئن ، در نامطمئن خطر نکني

    اگر وراي روياها نروي

    اگر به خودت اجازه ندهي که حداقل يک بار در تمام زنده گي ات

    وراي مصلحت انديشي بروي

    پاسخ

    سلام ... مقسي از شعرقشنگت ... من اين شعر رو خيلي دوس دارم ... اتفاقا ديروز يكي از دوستام اينو داشت از يه وبلاگ ميخوند گفت چقد قشنگه منم گفتم آره خيييييييييلي قشنگه ... به آدم روحيه ميده ... اگر براي مطئن در نامطمئن خطر نكني ... التماس دعا ...